تصمیم گیری درباره نحوه چیدمان فروشگاه
محیط فروش خرده فروشی فیزیکی (فضاهای بزرگ مانند هایپرمارکت ها یا مناطق انحصاری کوچک در فروشگاه های بزرگ) همچون صدف خالی است، اما اگر به صورت صدف خالی باقی بماند، به هیچ هدفی خدمات رسانی نمی کند. غیرممکن خواهد بود تا علاقه ای در ذهن خریداران ایجاد شود؛ در ایجاد هر نوع حال و هوا یا محیط فروشگاهی شکست خواهد خورد؛ در فراهم آوردن هر تابلوی اعلان یا راهنمایی برای خریداران شناسایی رده های مرتبط با توانایی حرکت با سهولت در فضای فروش شکست خواهد خورد.
مطلب مرتبط:
به گزارش هورموند، چیدمان فروش برای خریدار، انسجام و منطق فراهم می کند. ازنظر فراهم آوردن نقطه مرجع و ایجاد نوعی آشنایی درباره بازدید مجدد متعاقب به اوت لت، مشابه هدایت ماهواره ای عمل می کند.
در ادامه به بیان چند راهنمایی درباره تصمیم گیری درباره چیدمان فروشگاه می پردازیم؛
۱- اثرگذاری اولیه فروشگاه را از طریق انتخاب دقیق موقعیت یابی بخش آغازین منتقل کنید.
۲- کالاهایی را که جذب بالایی دارند دورتادور محیط فروشگاه قرار دهید.
۳- مکان های برجسته را برای کالاهای خرید لحظه ای بالا و حاشیه سود بالا به کار ببرید.
۴- آن هایی را که به عنوان کالای قدرتی شناخته شده هستند در هر دو طرف راهرو توزیع و آنها را پخش کنید تا امکان دیدن سایر کالاها را افزایش دهند.
۵- از کلاهک های انتهای راهروها برای نرخ بالای در معرض دید بودن استفاده کنید.
اصول ذکرشده برای فروشگاه های بزرگ مانند سوپرمارکت ها یا هایپرمارکت ها مناسب هستند. این موضوع بسیار به ماهیت کالای فروخته شده و انگیزه های خرید مشتریان بستگی دارد.
تصمیم های چیدمان فروشگاه به شدت تحت تأثیر کالای فروخته شده هستند. مثلا سوپرمارکت ها تمایل دارند محصولاتی بفروشند که عمدتا مصرف گرایانه هستند. این مشخص می کند که بسیاری از این محصولات خریدهایی با درگیری پایین هستند، همچون غلات صبحانه، لوبیای پخته و قهوه. مشتریان از طریق چنین خریدها یا بازدیدهایی به دنبال یا در انتظار سطح بالایی از لذت یا تفریح نیستند. واضح هست که رده های محصول معینی در سوپرمارکت ها هستند که ممکن است سطح بالاتر رفتار لذت جویانه را ایجاد کنند همچون بخش لوازم الکتریکی و پوشاک.
بااین حال خرید تجربه ای است که بر اساس راحتی شکل می گیرد. بسیاری از خریداران بازدید هفتگی از سوپرمارکت را فعالیتی کاربردی می بینند. راحتی دسترسی به فروشگاه، تابلوی اعلانات واضح برای بخش های مختلف محصولات، راحتی پرداخت و راحتی خروج همیشه در فرآیند خرید برای اکثریت خریداران مهم بوده است. در پایین ترین انتهای مقیاس رویکردی، خرده فروش های تخفیف دار را می بینیم مانند آلدی و لیدل. بازدید از اوت لت های چنین خرده فروشی هایی نشان می دهد که وقتی چیدمان شبکه ای باشد، کالا به روش ساده و ابتدایی نمایش داده می شود. در برخی موارد کالاها در جعبه های شان چندتایی گذاشته می شوند و خریدار باید کالاهای تکی را از داخل آن بردارد. تأکید کمی بر نشانه های بصری مانند نورپردازی و مواد کف زمین شده است. در اولین حس، تمرکز بر سادگی و هزینه است.
در موقعیت هایی که تمرکز بر تجربه خرید فایده باور است، تصمیم های چیدمان باید موضوعاتی مانند جریان پاخور فروشگاه، مدیریت صف ها در صندوق ها و دسترسی سریع به بخش های مختلف فروشگاه را بررسی کنند. عموما در چنین موقعیت های خریدی، به مرور فقدان تمرکز روی تشویق خریداران ایجاد می شود. راهروها باید به اندازه کافی پهن باشند تا ازدحام و تأخیر را کاهش دهند. بسیاری از خرده فروش ها در چنین موقعیت هایی سیستم شبکه ای را پذیرفته اند.
مزیت اصلی رویکرد شبکه ای به طراحی چیدمان در رویکرد منطقی آن نهفته است. هر راهرو یا قایق برچسب خورده است که تابلو اعلانات واضحی برای خریدار فراهم می آورد. همچنین اطمینانی ایجاد می کند که در بازدید مجدد کالاهای دلخواه را می توان به راحتی از نظر مکان شان در فروشگاه ردگیری کرد. خریدار با جایگیری کالا آشنا می شود و می تواند به سرعت به مناطق مرتبط در فروشگاه دسترسی پیدا کند.
از معایب رویکرد شبکه ای این است که ازلحاظ رویکرد مکانیکی است و ممکن است حس تکرار و خستگی را در مورد تجربه خرید منتقل کند. بااین حال همانطور که پیش تر ذکر کردیم، خریدار لزوما به دنبال تجربه خرید لذت جویانه نیست، بنابراین چنین رویکرد عمل گرایانه ای به چیدمان با انتظارات خرید برای اکثریت خریداران سوپرمارکت سازگار است.
در سایر موقعیت ها خرده فروش در بخش بندی سطح بالا یا تجملاتی بازار موقعیت یابی می شود. چیدمان فروشگاه باید این رویکرد را تقویت کند، باید علاقه و کنجکاوی ایجاد کند. باید خریدار را برانگیزد و تجربه را بالا ببرد. باید دکور و محیط را کامل کند که مناسب با تصویر دلخواه فروشگاه و راهبرد موقعیت یابی باشد. از ماهیت لذت جویانه این تجربه خرید نباید غافل شویم.
در چنین موقعیت هایی سطح انتظار در میان خریداران بالاتر است. آنها رفتار لذت جویانه در این رابطه نشان می دهند: لذت و درگیری با برند خرده فروشی تقریبا در انتظارشان است. همه عناصر محیط فروش باید به این معیارها توجه داشته باشند. چیدمان فروشگاه به ویژه باید همدلی با نیازها و ملزومات خریدار را انعکاس دهد.